مسیرت مشخص امیرت مشخص نکن دل دل ای دل بزن دل به دریا
دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 18:32 ::  نويسنده : بیان حقایق در فضایی آرام و بدور از توهین

 سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا حَفَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْخَنْدَقَ مَرُّوا بِكُدْيَةٍ «4» فَتَنَاوَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِعْوَلَ مِنْ يَدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَوْ مِنْ يَدِ سَلْمَانَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ «5» فَضَرَبَ بِهَا ضَرْبَةً فَتَفَرَّقَتْ بِثَلَاثِ فِرَقٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَقَدْ فُتِحَ عَلَيَّ فِي ضَرْبَتِي هَذِهِ كُنُوزُ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ يَعِدُنَا بِكُنُوزِ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ وَ مَا يَقْدِرُ أَحَدُنَا أَنْ يَخْرُجَ يَتَخَلَّى «6»

  الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏8، ص: 216

در این روایت آمده که در جنگ خندق پیامبر اکرم به سنگی سه ضربه میزنن و با هرضربه جبرائیل براو نازل میشد و از فتح و فتوح مسلمانان بعد از او میگفت که یکی از آن فتح هائی که بعد از پیامبر انجام شده و در این روایت وعده ی آن به پیامبر داده شده است فتح ایران میباشد.همانطور که میدانیم بعد از پیامبر خلافت را از حضرت امیرالمومنین علی (ع) غصب کردند و همان غاصبین از قدرت اسلام سو استفاده کردند و حملات و جنایات بسیاری در کشور های مختف انجام دادند ازجمله کشور ایران که مردم را به خاک و خون کشیدند.اهل سنت از این روایتی که در کتاب کافی آمده استفاده میکنند و معتقدند اگر آن کارهایی که اعراب بعد از پیامبر در ایران کردند و کشتار ها به راه انداختند برخلاف اسلام بود پیامبر قبل از وفاتشان آن را مژده نمیدادند.البته آنقدر این شبهه حقیر و ساده است که نیازی نیست تا به آن فکر کنیم اما برای کسانی که اطلاع ندارند کوتاه توضیح میدهیم..خط اول را که بخوانید نوشته نقل کننده ی این روایت (عن بعض رجاله) است یعنی بعضی از افراد آن را نقل کرده اند این یعنی به لحاظ سندی این روایط باطل است زیرا اسمی از راویان آن وجود ندارد و نمیتوانیم برسی کنیم آیا راویانش موثق هستند و یا دروغگو و این موضوع به سادگی باطل بودن این روایت را ثابت میکند زیرا هر روایت به برسی سندی احتیاج دارد تا مشخص شود صحیح هست یا خیر.همانگونه که ائمه میفرمایند اگر روایتی را یافتید که با سخن قرآن و سخن ما مطابقت نداشت آن را به دیوار بکوبید و به آن عمل نکنید.اسلام هرگز برای فتح غنایم و کشتار بیگناهان و باشمشیر مسلمان کردن انسان ها دستوری نداده و برادران اهل سنت میخواهند با این روایات ضعیف و بی سند قتل و کشتاری که در زمان خلفایشان دامان مردم ایران را گرفت بپوشانند و آن را توجیه کنند البته برادران اهل سنت در برخورد با واقعیات آن را میپذیرند و زمانی که مشخص شود این روایت باطل است باطل بودن آن را میپذیرند.فراموش نکنید هربار که پیامبر به حضرت علی موضوعی را که مربوط به آینده بود میگفتند حضرت علی میپرسیدن آیا دین و ایمانم در آن زمان سالم خواهد بود؟و پیامبر هربار میفرمودند بله.این یعنی اعمال انسان در هرزمان نشان میدهد آیا آن آینده ای که برایش در نظر گرفته اند هرچند هم که خوب باشد آیا او دین و ایمانش را حفظ میکندیا خود را به تباهی میکشاند.شیعه آنقدر برحق است که میتواند امامت و خلافت حضرت علی (ع) را هم از کتابای خود و هم از کتاب های اهل سنت ثابت کند و اهل سنت نمیتواند حتی از کتاب های خودشان خلافت ابوبکر و عمر و عثمان را اثبات کنند.برادران اهل سنت یک روایت هم در کتاب هایشان درمورد فضائل ابوبکر و عمر و عثمان ندارند که صحیح باشد



 در منابع تاريخي آنها اين روايت آمده است كه حسنين عليهما السلام در جنگ طبرستان در زمان عثمان با سعيد بن ابي العاص شركت كرده است؛ اما سند اين روايت ضعيف است.


طبري مي‌نويسد:

حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ شَبَّةَ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُجَاهِدٍ، عَنْ حَنَشِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: غَزَا سَعِيدُ بْنُ الْعَاصِ مِنَ الْكُوفَةِ سَنَةَ ثَلاثِينَ يُرِيدُ خُرَاسَانَ، وَمَعَهُ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ، وَنَاسٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَمَعَهُ الْحَسَنُ، وَالْحُسَيْنُ، وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسٍ، وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ، وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ، وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَيْرِ،

تاريخ الطبري ، اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت

ذكر الخبر عنه عن غزو سعيد بن العاص طبرستان ج 2 ص 607

اين روايت از نظر سند مخدوش است؛ زيرا:

اولا:‌ علي بن مجاهد مشترك بين دو نفر است، اگر مقصود از وي علي بن مجاهد بن سراج باشد، او مجهول است و اگر مراد، علي بن مجاهد بن مسلم بن رفيع باشد، او نيز از نظر علماي رجال اهل سنت كذاب معرفي شده است.

ثانيا: «حنش بن مالك» نيز در سند روايت مجهول است و علماي رجال اهل سنت اسمي از او نياورده است.


 بقيه علماي اهل سنت نيز همين روايت طبري را نقل كرده اند و چيزي جديدي ندارند..آنجا که به ضررشان است کتاب طبری را باطل میدانند و آنجا که به نفعشان است کتاب طبری را قرآن میدانند..حضرت امیر در جنگ صفین برای حفظ جان حضرت امام حسن و حضرت امام حسین اجازه نمیدهد آنان بجنگند چطور ممکن است در زمان خلیفه ای که مولایمان بعد از کشته شدنش میگوید با انتقال خلافت به من هم اکنون حق به جایگاهش باز گشت و این نشان میدهد خلافت عثمان در نزد حضرت امیرالمومنین علی (ع) ناحق بوده اجازه دهد در سپاه عثمان باشد؟همانطور که دیدید این روایت جعلی و کذب است.



درباره وبلاگ

با سلام خدمت شما عزیزان..وبلاگ پیش رو وبلاگی شخصی است که با استفاده از منابع معتبر تلاش کرده تا شبهات وارده به شیعیان را به طور کاملا منطقی و دقیق پاسخ دهد...
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها